زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه سن داره

زهرا سادات گل زندگي ما

دخترک و مسافرت بابا

1393/2/4 11:13
نویسنده : زهره
154 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم سه روز بابایی نبود روز آخر دیگه به من هم کلا می گفتی باباخنده

وقتی داشتی بی قراری می کردی می گفتم بیا با بابایی صحبت کن خوشحال می شدی و می خندیدی و می اومدی منتظر می ایستادی تا برات شماره بگیرم و صحبت کنی لبخند

وقتی در حال شماره گرفتن بودم هم مرتب می گفتی بابا ادو = الو

وقتی بابایی اومد باهاش قهر بودی اما بعد از کلیییی ناز کشیدن آشتی کردی و دیگه اگه بابا از در می خواست بره بیرون جیغ می کشیدی و آخرش دستت را انداختی گردن بابایی و تو بغلش خوابیدیقلب

خدا هیج بچه ای را بی پدر و مادر نکن گریه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

فدایی محیا
5 اردیبهشت 93 23:19
الهی آمین.
مامان حدیث
12 اردیبهشت 93 22:50
سلام زهرا سادات ......دخترا بابایی هستن هااااااااااااااااااااااا
زهره
پاسخ